یک ماه و خورده ای میشد که بینی‌ام از کار افتاده بود..انقدر قلم بینی و عطسه آور زدم توی این مدت که انگار بینی رو کندن و یکی دیگه از نو گذاشتن روی صورتم..ماشالله تیز شده:) بهش میگم اون بینیِ قبل از تو سوتفاهم بود:)

ایغیویغان رو انگار به جای پوست، بر پارچه ای بنفش رنگ و از جنس مخمل اسپری کرده بودم! این آمیزه‌ی شیرینِ مخملی به گمانم حاصل لوندره! (اینجای کار، این عطر، به طور جدا گانه‌ای، با رنگِ بنفشِ تیره هم سِت خواهد شد)...یک داستانِ نانوشته‌ای داره این عطر..صورتش رو با سیلی سرخ نگه می‌داره! چرا اینو می‌گم؟ چون از درون تشویش داره! یک چرمِ سوخته به قطرِ کاغذی کاهی بر بالینِ لامی افتاده و اضطراب به وجودش رخنه کرده! اگر آدم بود، پوست لبشو و یا مژه‌هاشو می‌کند و نصف ابروهاش هم، ریخته بود! 

اضافه شدن ترنجی گرم و کهنه هم به کلاسیک بودن رایحه می‌افزاید و هم ایغیویغان رو شیفته قدمت و اصالت می‌کنه! یک چوب نرم و فرح‌بخش، زیرچشمی به کهربا دقت و نگاه می‌کنه! اون اشاره‌های نیم پودری و شیرین و غنی به خاطر همون دقت‌های جزئیِ چوب به کهرباست! همون توجهاتِ کوچک و جزئی کافیه:)

معتقدم یک: کهربا نُتی اهلِ مراقبه‌است وَ دو: لوکا مافی در خلقِ حسِ اضطراب بی‌نظیر عمل میکنه!

.......

ایغیویغان؛ اهلِ مراقبه، مهربان، کلاسیک دوست اما مضطرب! 

سمپل این عطر رو خیلی وقت پیش گرفته بودم ولی فرصت تستش رو پیدا نکرده بودم.بار اولی که تستش کردم گفتم احتمالا باید مورد علاقه ام باشه،اومدم دیدم تو سایت موجود .پس هست.پس با خیال راحت برای بار دوم و سوم هم تستش کردم.چند وقت پیش اینجا یه پیام گذاشته بودم که دنبال یه وانیل خاص میگردم و گس وات؟این دقیقا همون وانیلی بود که میخواستم ولی بار اول و لحظات اول نمیشه حسش کرد.وقتی دیدم همونیه که میخوام اومدم سفارش بدم ولی دیدم موجود نیست.یه نکته خاص میگم،شاید به درد خورد.از عطرهایی که خود جناب شیرانی روش نظر نوشتن به راحتی نگذرید،معمولا عطرهایی که روشون نظر ایشون هست،عطرهای مهجور ولی بسیار ارزنده ای هست.امیدوارم دوباره به زودی موجود بشه