واسه یه مدت طولانی این تنها عطر مورد علاقه‌ام بود. این عطر چیزیه که باعث شد کارنامه حرفه ای برتراند دوشافو رو دنبال کنم و عطرهاش رو جمع آوری کنم، و در نهایت من رو به عطربازی که امروز هستم تبدیل کرد.

اولین چیزی که در مورد این عطر می خوام بگم اینه که فکر می‌کنم انگلیسی کردن اسم این عطر به «گرگ بد*» اشتباه بزرگیه، چون باعث می‌شه تاریک و تهدیدآمیز به نظر برسه – حسی که داره بیشتر «گرگ شیطون» هست، یه گرگ جوان جسور که رفتارهای ناشایستی داره، و بوی چوب و مشروب میده. درسته "بد" هم هست، اما نه اون بدیِ "گرگ بزرگ بدجنس"، بلکه بدی از نوع "بی‌شرمی/پررویی".

حالا، سال ها بعد از اولین باری که این عطر رو خریدم دوباره بهش برگشتم، چرا که متوجه شدم هیچوقت درموردش ریویو ننوشتم، و می‌خواستم احساسی رو که از اسمش دریافت میکنم رو توضیح بدم. همچنین، شاید باید اشاره کنم که شباهت قابل توجهی به La Nuit de l'Homme ایو سان لوران داره، تا جایی که تقریباً می تونه یک فلنکر واسش باشه - اگه اون رو دوست دارید، اما احساس می کنید واسه اینکه منحصربفرد به نظر برسه نیاز به یه پیچ و تاب از نوع نیش داره، این عطر واستون یه خرید رضایت بخش و ارزشمند خواهد بود.

تو یه عصر خنک تو اوایل بهار (دمای 12 تا 18 درجه)، و تمام زمستون و پاییز، یه عطر جذابه.

‌

برگرفته از ریویوی Dzarsos از فرگرنتیکا

* این عطر با هدف به تصویر کشیدن بوی یه گرگ ساخته شده و معنی اسمش هم گرگ خشمگین هست. البته تو آمریکا با اسم گرگ بزرگ بدجنس هم معرفی شده که به گرگ داستان های قدیمی اشاره داره.