سرج لوتنز بورنئو 1834 Serge Lutens Borneo 1834
توضیحات محصول
سرج لوتنز بورنئو 1834 Serge Lutens Borneo 1834
ترکیبات سرج لوتنز بورنئو 1834 :
نعناع هندی ، هل ، صمغ گالبانیوم، لابدانیوم، کاکائو ، گلهای سفید
مشخصات محصول
حجم | 100ml |
---|---|
جنسیت | مردانه و زنانه |
محصولات مشابه
نظرات کاربران
شکلات مجازی
ظاهراً لوتنس تشخیص داده است که اولین نقطه تماس بویایی بین اروپا و خاور دور، در جزیره بورنئو و در قالب برگ های پچولی که در بسته بندی کپه های ابریشم به کار می رفته، رخ داده است. پچولی برای دور نگه داشتن حشرات موذی از این پارچهی گرانبها در نظر گرفته شده بود (حشرات از بوهای کافوری متنفرند). اما زمانی که ابریشم به سواحل غربی رسید، خانم های شیک پوش بیشتر آن بو را می خواستند. به عبارتی، مسیر پچولی در عطرسازی، یک صعود از دفعکننده حشرات به کالاهای لوکس است، مسیری که توسط بسیاری از عطرهای معاصر در جهت مخالف طی شده است.
همانطور که اغلب در مورد آثار لوتنس-شلدراک اتفاق می افتد اولین استشمام آن یک شوک کامل است: اثر میخکوب کنندهای که در اینجا تداعی میشود تصویر یکی از آن پودرهای قهوه ای تیره است. چند ثانیه بعد آدم متوجه می شود که این پودر بی نام از دو جزء پچولی و شکلات ساخته شده است که به طرز ماهرانه ای در کنار هم قرار گرفتهاند (چگونه؟) به طوری که نه خاکی بودن پچولی بر رایحه غالب می شود و نه حس آشنای شکلات. Borneo 1834 برعکس عطر Angel عمل می کند: به جای اینکه او به بغل شما بپرد، شما را به دل فضای تاریک خود می کشد. تمام مواد به کار رفته در آن کاملاً ریشه در سبک هیپی دارند، اما اندازه و ظرافت آنها و پیچیدگی ساختار کلی رایحه، آن را به یکی از نوادگان مستقیم شرقی هایی مانند Emeraude و Shalimar تبدیل می کند.
برگرفته از نقد Luca Turin
این یکی از اولین عطرهای نیشی بود که خریدم، و اگرچه اغلب آن را نمی پوشم، اما خاطرات خوبی را برای من زنده میکند. اول از همه، بوی دارک، کپکآلود و کافوری آن مرا به یاد روزی میاندازد که آن را خریدم - یک روز سرد و غمانگیز در رم، قدم زدن در خیابانهای تاریک قبل از اینکه چراغهای خیابان را روشن کنند، کمی مست از شرابی که نابخردانه هنگام ناهار نوشیده بودیم. رایحه بورنئو مرا به یاد آن روز عالی می اندازد، درواقع یکی از آن روزهای نادر، زمانی که هر دو خوشحال هستیم و هیچ جریانی از تنش بین ما وجود ندارد. یقه ام را به او نزدیک کردم، و گفتم این را بو کن - او بو کشید، بعد کمی فکر کرد، بعد دوباره بو کشید و گفت: "خب، جذاب است." این، از طرف مردی بود که تنها نظرش در مورد عطر من در بیش از ده سال زندگی مشترکمان این بود که یک روز به پسرمان با تعجب گفت: "هی، مامانت مطمئنا بوی گل می دهد، اینطور نیست؟" (عطر کوکو شنل زده بودم، به هر حال). بنابراین، این پیشرفت به حساب می آمد. من آن را خریدم. چطور می توانستم آنرا نخرم؟
امروز بعد از یک وقفه خیلی طولانی دوباره آن را بو کردم، و چیزی که در موردش مرا شگفت زده کرد این بود که چگونه خشکیِ آن مرا به یاد اتاق های در بسته و کاغذها در خانه قدیمیمان در ایرلند می اندازد که در آن بزرگ شدم. خانه فرسوده قدیمی ما، که در سالی که قحطی ایرلند در سال 1845 شروع شد در اصل به عنوان یک دکان آهنگری ساخته شده بود، گرم کردنش غیرممکن بود. همه اتاق ها سرد، کپک زده و نمناک بود. من و برادرانم برای زنده ماندن در زمستان تقریباً پنج لایه بلوز می پوشیدیم و همه شبیه Stay Puft Marshmallow Man بودیم. مادرم که معلم بود تمام مدارک مدرسه و کاغذهای خود را در یک اتاق مطالعه نگهداری میکرد، جایی که در طول سالها به تدریج رو به پوسیدگی رفته بود. بورنئو بوی قوی این کهنگی خاص و دلنشین را می دهد، مانند لکه های نم سبز-سیاه رنگ که روی صخره ای از کاغذهای فراموش شده ساکن می شوند. بوی جعبههای چوبی میدهد که پس از سالها ماندن در زیرشیروانیهای کپک گرفته دوباره باز شده اند. باور نکردنی است. برای من هیجان انگیز و احساسی است. خدا می داند، من از خانه دوران بچگی ام عمیقا شرمسار بودم، اما حالا، این زن که در بدترین جای بالکانِ گرم و غبارآلود زندگی میکند، برای بوی خانه دلتنگ شده است. بورنئو چیزی است که مرا به آنجا می برد.
برگرفته از ریویوی خانم ClaireV از سایت بیسنتس