فرانچسکا بیانکی د بلک نایت Francesca Bianchi The Black Knight
توضیحات محصول
فرانچسکا بیانکی د بلک نایت Francesca Bianchi The Black Knight
ترکیبات فرانچسکا بیانکی د بلک نایت :
رز ، نعناع هندی ، خزه درخت بلوط ، خس خس ، سدر ، چرم ، گیاه درمنه، زیره، عسل ، نرگس ، موم ، پونه کوهی
مشخصات محصول
حجم | 100ml |
---|
محصولات مشابه
نظرات کاربران
دِ بلک نایت نیمه شب شمارو از خواب میپرونه! و تا سپیده دم ثانیهها کِش میان و تو چشم به راهِ نور خواهی بود..
شروعی هارش از لیموترش و ادویه جات (فلفلِ بارز، برای من) که عملا در مقابل نعرههای مشک، دُمشون رو میذارن روی کول و الفرار..
مُشکیست به واقع فلک زده، مَستِ لا اُبالی.. زنجیر گدازه مانندی از چرم به مچهای دست و پاش وصل وَ نه در زندان، بلکه در سیاهچاله اسیر است.. چاله ای استوانهای که دیواره اش چرب و روغنیست. ظاهرا من باز ناخواسته زندانبان..البته اینبار سیاهچاله دان شدم:(
بروز نامحسوسِ لامی و رگههای بالزامیک مشخصی داره!
یک مختصاتِ گیاهی تلخ داشت که گمان میکردم مثل یک انسان متشخص معادلهاش رو حل میکنه و میره خونشون ولی خیال باطلی بود! افیونزده، گیاهی و تلخ تر شد؛ و چهره سهمگینی از آمیزه وتیور با برگِ کاج نمایان، وَ گس تر وَ گس تر...
از این نقطه به بعد مخوف، سنگین، چسبنده و رزینی شد.. ظُلُماتِ ظلمات!
مثل روغنی ماسیده روی پوستِ بیچاره من.. و حسی شبیه به گیر کردن یک شاخه رز با ساقهای خاردار از حلق تا مری!.. چنان برزخی بود!
تصور کنید ساختمانی یکباره از درون متلاشی شود، و تمام فیوز ها سوخته، لولههای آب ترکیده، در و پنجره ها فرو ریخته.. شمایلی داره انگار سالیانِ ساله کسی اونجا زندگی نمیکرده..
چی از اون ساختمون در شبی تاریک به چشم میخوره؟ این پیکره بیجانِ سیمانی..!
د بلک نایت از قامتِ شما، چنین اندامی خواهد ساخت؛ که جَنبَش لاستیک آتش میزنند و دوده به خوردش میدهند! ردِ روغنیلاستیکی بر تنت خواهد ماند! اثرات به جا مانده از شبی سراسر عذاب...
حتی پس از طلوعِ آفتاب؛ بعد از اون شبِ تیره وُ کور.. باری دیگه از خواب بیدار میشی و خورشید رو تماشا میکنی که سلامها میفرسته از دور وُ تو، به یاد خواهی آورد چه شبی را سحر کردهای...
زن یا مردش رو نمیدونم!
اما مناسب پوستکلفت هاست!
در نتیجه من این یکی رو نیستم.. گاهی آدمیزاد شکننده میشه و به بادی خواهد لرزید.. بلک نایت هم که مراعات سرش نمیشه.. منم اغلبِ انتخابهام سراسر غلط..
ای انسانِ جایزالخطا، دست بر نمیداری؟
هارمونی بر چه رنگهایی؟ نمیدانم!
در سیاهیِ مطلق مگه رنگی هم دیده میشه؟
باری، باید تا طلوعِ بعدی صبر کرد..
گرمایخورشید، تزریق وانیل بر سرمی که سوزناش از جنسِ چوب است! تراژدی همینجاست! چند ثانیه شیرینیِ خامهای وَ چوب؛ برای جبرانِ 8 ساعت زخمِ زبان!
کافی نیست..
سپوختن به وقت بالا آوردن مغز
برای حفظ تعادل هر دو وجه را بنویسیم
این عطر من را نابود کرد
شاید من از درون ضعیف شدم و دیگر مثل گذشته نیستم
شاید حساس شدم
آن روز که این را پوشیدم واقعا حالم بد شد
تمام نمیشد
گریه ام گرفته بود
اگر روی پوست خود اسپری کنم و حالم بد شود می روم چندبار دستم را می شورم تا رایحه آن برود یا ضعیف شود
بدبختی داستان اینجاست که آن روز روی پیراهنم اسپری کردم
برای اینکه رایحه را در مدت زمان طولانی به خوبی حس کنم و از شروع ماجرای عطر تا پایانش کنارش باشم و درکش کنم معمولا از بینی خود با فاصله اسپری می کنم
این بینی خوش ذوق روایح زیاد و تند و با شدت که مکرر باشد را کلا حذف می کند
پس بنابراین روی آستین پیراهن اسپری می کنم تا از بینی دور تر باشد که بو سانسور و حذف نشود
آن روز سر کار بودم و هیچ خاکی نمی توانستم بر سرم بریزم
فقط تحمل کردم
آمدم اینجا یک بار به شدت نوشتم و کوبیدم
ولی خودم را کنترل کردم و متن را به اشتراک نگذاشتم
فرانچسکا بیانکی عطرساز خوبی است
کارهای پر و پیمانی دارد
از اینکه ایشان در کار خود حرفه ای هستند شکی نیست
مواد و متریال درجه یکی هم استفاده می کند
به نظرم کارهایش حد وسط ندارد یا خوشت می آید یا منزجر می شوی
با تمام احترامی که برای کارهایش قائل هستم
و اکثر کارهایش را تست کردم
نتوانستم با دنیای ایشان آشتی کنم
عطرهایش برای من نیست
این عطر هم واقعا نابودم کرد
پیراهنم را بیست و چهار ساعت در فضای باز پهن کردم و تکی در ماشین لباسشویی شستم
به این می گویند متریال با کیفیت
نه عطرهایی که بعد از گذشت سه ساعت هیچ اثری از آنها بر جای نمی ماند
این عطر برادر بزرگ تر و ناخلف عطر Rien Intense Incense Etat Libre d'Orange
است
rien
در زمان قدیم بین عطربازها جایگاه ویژه ای داشت
بعضی ها واقعا دوستش می داشتند
هر چه فاجعه تر بهتر
از همان اولش هم من را جذب و جلب نکرد و پس زد
به یاد دوست بسیار خوبم مازیار انصاری
عطر باز بزرگ و درجه یکی که خواسته ناشناخته باقی ماند
بلک نایت عزیز به راستی که برادر تنی بزرگتر و ناخلف این عطر مذکور است
تداعی گر زجر
با نیمه تاریک وجود خود روبرو شوید و این عطر غول را تست کنید
متن رو وقتی دارم مینویسم که عطر روی مچ دستم هست و یک جورایی فرست ایمپرشن هست
به محض اینکه اسپری میشه میفهمی کاری نیست که راحت بتونی ازش رد بشی، حتی اگر بخوای هم بهت اجازه نمیده. قدرتش واقعا گیرا هست. یک شروع چرمی، چرب، مشکی و تا حدی چوبی داره. چرم در حیوانی ترین حالت خودش هست، از اونایی که یک سریا میگن بوی طویله میده. من که عاشقشم. نمیدونم چرا ولی دهنم شروع میکنه به ترشح بزاق وقتی عمیق تنفسش میکنم. چرمش منو یاد L'Aigle de la Victoire میندازه. در کنارش یک بوی مشکی و پودری حس میشه که در کنار عسل نه تنها نرمترش نمیکنه بلکه یک جورایی چسب ناکش میکنه. سیاه ترش میکنه. البته وقتی جلوتر میریم یک ذره شرایط بهتر میشه، مثل اتاق تاریکی که چشم ها کم کم به تاریکیش عادت میکنن. من بوی رز رو در بستر عطر کاملا حس میکنم. روایح چوبی و گیاهی هم هستن اونجا. خیلی کاراکتر سفت و سختی داره. عطری هست که توصیه میکنم تستش کنید حتما، ولی پوشیدنش؟! نمیدونم واقعا. قطعا اگر ازش قوی تر نباشی شکستت میده. دوست دارم یک روزی شبیه کارکتر این عطر باشم ولی فکر نکنم از حد فانتزی فراتر بره واقعا. پرفورمنس قدرتمندی هم داره
هوای خیلی سرد، یک پالتو چرمی شاید، نمیدونم، فقط مشکی باشه رنگش. نمیشه به کارکتر این عطر نزدیک شد واقعا، احتمالا فرد پر صحبتی نیست. ولی شخصیت کاریزماتیکی داره، قطعا دوست داری باهاش یک هم نشینی داشته باشی. امیدوارم هیچ کسی بیش از یک شیشه این عطر رو در زندگیش مصرف نکنه واقعا!
هر سه نظر رو با اینکه طولانی بودن کامل خوندم و لذت بردم و استفاده کردم
با تشکر از سه دوست عزیز، نازنین،ماهان و سامان
عجب حرف درستی بود ماهان جان، .... قطعا اگر ازش قوی تر نباشی شکستت میده.... واقعا درسته، مرحبا
از تمامی دوستان عزیزی ک وقت میگذارند و متن های بلند مینویسن ممنونم و اگه مثل این سه عزیز ب خود عطر بپردازن خیلی عالی میشه و با جون و دل تمام متنشون رو تا آخر میخونیم ، حالا یه چیزی هم جهت مزاح بگم ک این اواخر متن های بلند رو اول به اسم نویسنده شون نگاه میکنم بعد میرم تو بتن کار